زارا و حرفهايش
قدّیســــه ی کــــاخ آشــــِــــر ... (The Angel Of Usher Palace)
۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه
به خاطرش.
- چشاتو ببند .
ببند دیگه ...
-بستم !
- می زنمت اگه چرت گفته باشی ـــا !
- بستم خو ...
- حالا باز کن .
- خوب حالا کجا رفتی؟
کجایی ؟
کجایی ؟
جواب بده ...
و من به خاطرش رفته بودم
دلم براش تنگ شده ...
به احترام نداشتنش :
سکوت
.
۱ نظر:
Unknown
۱۰ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۵:۴۴
***
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
***
پاسخحذف